رهروان شهيد مصطفي احمدي روشن پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:عكس هاي شهيد احمدي روشن, :: 19:55 :: نويسنده : رهروان شهيد مصطفي احمدي روشن
پنج شنبه 29 دی 1390برچسب:, :: 19:49 :: نويسنده : رهروان شهيد مصطفي احمدي روشن
باز هم گردش روزگار و دست تقدیر و من، باز هم کوچ پرستوها و پرواز یاران و من، باز هم رفاقتهای آسمانی و خانه دلدار و من، باز هم تو خواستی که بیایم من؛ پرده اول: آن شب که در اوج تنهایی به سکوتی سنگین رسیدم و بی قرار پرستوها، سر بر بالین غم نهادم، تصور اینکه با طلوع آفتاب عالمتاب واقعه ای هولناک و مهیب در انتظارمان باشد ذره ای در خاطرم نمی گنجید. وقتی چشم باز کردم، همه جا سخن از شهادت مصطفی هسته ایمان بود. همه جا خبر از حادثه ای تلخ و پروازی شیرین بود. تصاویر گوناگونی از مقابل چشمانم عبور می کرد. بارها و بارها تصویر نفس مطمئنه ای را که به وصال معشوق خود رسیده بود از نظر گذراندم ولی عمق فاجعه را وقتی فهمیدم که این بیت شعر در زیر عکسش خودنمایی می کرد: عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است خوشا به حال مصطفی که دیدگانش را با خدا معامله کرد؛ که نتوانست با سر به زیارت ارباب بشتابد؛ که اربعین را در جوارش می گذراند.
درباره وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||
|